پیران این کوههای صبر و استقامت، معدنهایی از حرفهای الماسی، چمشه هایی از آبهای زلال تجربه و ابرهایی از لطافت و عطوفت.آنان که سرد و گرم روزگار چشیده ان، بهاران و خزان ها را دیده اند وبا گام های زندگی شان جاده عمر را در نوردیده اند.
پیر مرد مثل غروب همه اهالی محل در مغازه نشسته بود و مشغول صحبت بود...
:: موضوعات مرتبط:
مصاحبه با پیرمرد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 842
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12